سهم من از دنیا

نداشتن است...

تنها قدم زدن در پیاده رو ها

وفکر کردن به کسی که

هیچ وقت نبوده...!

روی من شرط ببند! تمام دل ها را رد کرده ام !

چشم بسته این قمار را میبرم ...!

دوست داشتن "تو"بی دلیل است

دستانت را زیر تنهایم ستون کن

من که از آواره ی بی تو بودن

میترسم..........

بازم خیال تو ...

مرا

برداشت

به کجا میبرد؟؟؟

نمیدانم!!!

بی من اگر آرامی ...

من نمیخواهم کنارم باشی...

تو

انقدر از هرزه دوست دارم شنیدی

که

عاشقانه های من

برایت گزافه ای بیش نبود

مرگ خبرنمیکند

یک روز میبینید که نیامده ام

میبینید ک نیستم ...

یعنی به ارزویم رسیده ام...

یعنی که مرده ام

پرواز رو دوس دارم

وقتی از ارتفاعات لبانت

به عمق اغوشت سقوط میکنم

چه سقوط دلنشینی

راستی

میدانستی پرواز را تو یاد دادی

حرف کمی نیست

وقتی کسی باشد

که تو را ...

انگونه دوست بدارد

که میخواهی...

چه لذتی داره اینکه

یه وقتایی

چشمات رو ببندی و بگی

هرچه باداباد

اعتراف میکنم

با همه ی زنانگی ام

هرگز به بودنت درکنار دیگری حسادت نکرده ام

من ان لحظه ها را مرده ام

بعضی خواب ها را باید

قاب گرفت و

در ارشیو خاطرات نگه داشت...

با نام :خاطراتی ک اتفاق نیفتاده اند

گناهانم را دوست دارم

آن ها واقعی ترین انتخاب هایم بودند...

داغ ترین اغوش ها را از تنت

وشیرین ترین بوسه ها را از لبانت

بیرون می کشم

به تلافی تمام روز هایی که می خواهمت

ونیستی...

چرا ناراحتی؟

تو که کاری نکردی ...

فقط یک کبریت روشن کردی

و رفتی

من بی جنبه بودم

سوختم...

خدا قسمت "داشتنت" را به من نداد...

شاید کسی

تو را

بیشتر از من

"دعا" کرده بود.

زن

با چشمانش حرف می زند...

دوست داشتنش را با نگاهش می گوید.....

وقت شادی, چشمانش برق می زند...

وقت عشق بازی چشمانش خمار می شود...

تمام دنیا را می توان در چشم زن خلاصه کرد....

او می تواند با نگاهش دنیا را عاشق کند...